تحول مفهوم جوهر در فلسفه تجربی (لاک، بارکلی، هیوم)
thesis
- دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- author فاطمه فرقدان
- adviser محمد حکاک محمدحسن حیدری
- publication year 1388
abstract
جوهر به عنوان ذات و واقعیت اشیا جهان، همیشه مورد توجه متفکران بشری قرار گرفته است. از زمان اولین حکمای یونانی نظیر طالس، آناکسیمنس و هراکلیتس، جوهر مورد توجه بشر قرار می گیرد و هر کدام از آنها به بررسی جوهر پرداخته تا ارسطو، دکارت و اسپینوزا هر کدام تعریف خاصی از جوهر ارائه می کنند. جوهر از نظر لاک به عنوان حامل و زیر نهاد همه کیفیات و اعراض است. در حقیقت، لاک جوهر را حامل و نگاه دار اعراض و کیفیات می داند و در ادامه بیان می کند که ما هیچ شناختی از این جوهر نداریم و فقط آن را به عنوان حامل و نگاه دار اعراض و کیفیات می دانیم. بعد از لاک، بارکلی به عنوان دومین فیلسوف اصالت تجربه، به بررسی جوهر می پردازد. به عقیده بارکلی، ما هیچ شناختی نمی توانیم از این جوهر مفروض لاک داشته باشیم. بنابراین او به دلیل این که این جوهر برای ما ناشناخته است، به انکار جوهر مادی می پردازد. بارکلی بعد از انکار جوهر مادی، اصالت را به جوهر ذهن یا روح داده و معتقد است که بعد از انکار جوهر مادی تنها چیزی که باقی می ماند، ادراکات و تصورات است و جهان من، جهان ادراکات و تصورات است. بنابراین او به بررسی محوری ترین موضوع فلسفه اش، یعنی "وجود چیزهای محسوس عبارت از مدرَک شدن است"، می پردازد. از نظر او، اگر چیزی مدرَک واقع نگردد، معنایی ندارد. از نظر بارکلی، تمام اشیا محکوم به مدرَک واقع شدن هستند و اگر شیئی بدون این که مدرَک واقع گردد، موجود شود، وجودش بی معنا خواهد بود. بنابراین در فلسفه بارکلی دو قسم موجود وجود دارد؛ اشیای محسوس و ذهن. وجود اشیای محسوس، مدرَک شدن است و وجود ذهن، مدرِک بودن است. بنابراین اشیا محسوس همیشه قائم به جوهر ذهن اند. از نظر بارکلی هر چیزی که در جهان است، یا مورد ادراک من قرار می گیرد و یا ذهن دیگری هست که آن را ادراک می کند و اگر ذهن دیگری نباشد، خدا هست که آن را ادراک می کند. بنابراین مشخص است که بارکلی مانند لاک جوهر را اسطقسی نا معلوم نمی داند، بلکه با انکار جوهر مادی و اصالت دادن به جوهر روح، به اثبات وجود خدا به عنوان خالق تمام تصورات می پردازد. بعد از بارکلی، هیوم به عنوان آخرین نماینده فلسفه اصالت تجربه، تلاش می کند تبیین متفاوتی از بقیه ارائه دهد. بنابراین هیوم به بررسی تصور جوهر می پردازد؛ اما با ملاک خودش، یعنی مسبوقیت تمامی تصورات ما به انطباعات. او تلاش می کند در بحث از جوهر به همین شیوه عمل کند. لذا در بحث از جوهر جسمانی، تلاش می کند بیان کند که تصور جوهر از کدام یک از انطباعات به دست آمده است و چون می بیند که جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، به انکار جوهر جسمانی می پردازد و در بحث از جوهر نفسانی نیز همین شیوه را به صورت مفصل تری ادامه داده و در نهایت نتیجه می گیرد که تصور جوهر از طریق هیچ انطباعی به دست نیامده، بنابراین موهوم است. علت این تصور موهوم در نظر هیوم قوه متخیله است.
similar resources
کلیات نزد فیلسوفان تجربی (لاک، بارکلی،هیوم) و ملاصدرا
«کلیات» در طول تاریخ فلسفه یکی از مهمترین و بحث برانگیزترین مسائل بوده است. برخی تا اندازه ای به آن اهمیت داده اند که آن را وجه تمایز انسان از حیوان دانسته و برخی دیگر آن را در حد یک نام تنزل داده اند. اهمیت این موضوع در ادوار مختلف تاریخ فلسفه متفاوت بوده؛ اما در دوره قرون وسطی بسیار بیش از سایر دوره ها بوده است. فلاسفه تجربی انگلستان، لاک و پس از او بارکلی و هیوم نیز که میراث دار فلسفه قرون و...
جوهر در نظر لاک
یکی از مفاهیم اساسی فلسفه و از مسایل جاودان آن مفهوم و مسئله جوهر است. جوهر خواه از لحاظ معرفتشناختی و خواه از لحاظ وجودشناختی اهمیت اساسی در فلسفه دارد و غالب فیلسوفان بدان پرداختهاند. جان لاک، مؤسس فلسفۀ تجربی انگلستان، نیز در کتاب تحقیق در فهم بشر در خصوص جوهر و نحوۀ حصول آن در ذهن بحث کرده و از آن رهگذر به وجود خارجی آن قائل شده است. در نظر او، تصور جوهر حاصل یک فرض و یک استنباط معقول ا...
full textجوهر به مثابه امر واقعی در فلسفه لاک
بحث لاک دربارۀ جوهر، دشواری های فراوانی دارد. وی ازیک سو، جوهر را ناشناخته ای تلقی می کند که فقط تصوری نسبی و مبهم از آن داریم؛ ازسوی دیگر، به فرضیۀ ذره ای[1] معتقد است که طبق آن، عالم واقع درنهایت، متشکل از اتم ها و ذرات مادی است. پرسش اصلی این است که جوهر برای لاک چه جایگاهی دارد. آیا واقعی است؟ یا فقط ذهنی است؟ آیا می توان جوهر را همان اتم ها و ذرات مادی دانست؟ به عبارتِ دیگر، چگونه این دو دی...
full textکلیات نزد لاک و بارکلی
کلیات در طول تاریخ فلسفه یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین مسایل بوده است. برخی تا اندازهای به آن اهمیت داده و که آن را وجه تمایز انسان از حیوان دانسته اند و برخی دیگر آن را در حد یک نام تنزل دادهاند. اهمیت این موضوع در ادوار مختلف تاریخ فلسفه متفاوت بوده، اما در دورۀ قرون وسطی بسیار بیش از سایر دورهها به این موضوع اهمیت داده می شده است. لاک و پس از او، بارکلی که هر دو میراثدار فلسفۀ قرون...
full textمقایسهی جوهر از دیدگاه ابنسینا و بارکلی
از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دوهزار سال دارد و از آغاز پیدایش حکمت در یونان باستان مورد بحث بوده است مسألهی جوهر است، اما سرنوشت جوهر در حکمت سینوی به برکت تمایز وجود و ماهیت دگرگون شده و یکباره راه خود را از وجود جدا کرده است. ابنسینا مقسم جوهر و عرض را ماهیت اشیاء دانسته و مقولات ارسطویی را بر ماهیت اشیای موجود تطبیق داده است. نوشتار حاضر باتوجه به جایگاه و اهمیت بحث جوهر در ...
full textمفهوم حق در فلسفه لاک و کانت
در دوران مدرن در نتیجه¬ی تلاش¬های متفکران و فیلسوفان این دوره، انسان بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفت و جایگاه مرکزی را در عالم اشغال کرد. در این دوران همه چیز از زاویه¬ی انسانی تعریف می¬شد. بر این اساس مفهوم حق هم در این دوران معنایی انسانی به خود گرفت. در این دوران حقوق کیهان محور یونان باستان و حقوق خدا محور قرون وسطی، که در نتیجه¬ی آن، نقش اراده¬ی انسانی در تعیین حقوق فردی و اجتماعی نادید...
15 صفحه اولMy Resources
document type: thesis
دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023